آبنبات های رنگی آیدا

جمعه 86/11/19 ::  ساعت 2:17 صبح


سلام دوستای وبلاگی خوبم.

یه سلام گرم توی اینروزای سردتقدیم دلای مهربونتون.خوبین؟

آیدا جون بازم اومده پیشتون!توروخدا دیگه گله نکنین!میام به همتون سرمیزنم.دلم واسه تک تکتون تنگیده.

قبل هرچیز باید از دوستای خوب و باوفای خودم که تواین مدت منو وبلاگ کوچولومو تنها نزاشتن تشکرکنم.از آرش خوبم بابت همه خوبیاش و سورپرایز قشنگش _از نی نی جونیم(شمشیرزن نابینا)_محمدفرامرزی عزیزم_وحیدجون_ستاره گلم(نه دخترنه پسر)_علی میری عزیز_آقا حمید_زهره جونیم_داداشی فرزان خودم_بابایی سعیدم و همه دوستای لینکی و مهربونم که هیچوقت خوبیاشون یادم نمیره.قول میدم بیام پیشتون ولطفاتونو جبران کنم.

راستی 27دی ماه تولدمه...خیلی خوشحالم.فصل زمستونو اینقدر دوست دارم که نگوووو.خیلی قشنگه.

توی این 1ماه که نبودم خیلی اتفاقا توزندگیم افتاد!خیلی متحول شدم!یه خبر خوشم توراهه که بعدا"میگم!نمیگم حالا تادلتون آب بشه!!!...ولی خودمونیما!دلم واستون یه ذره شده بودا...اینجا تنها جاییه که من میتونم حرفامو راحت بگم و بنویسم!واسه همین دلم نمیاد نیامو وبلاگ نویسیرو تعطیل کنم!ازطرفیم وبلاگمو خیلی دوست دارم و واسه خاطر موارد بی ارزشی که اینقد واسم بی اهمیتن ومن حاظر به توضیحشون نیستم بخوام وبلاگ عزیزمو تنهاول کنم!

اینروزا گاهی خوبم...به یه بهونه ی کوچولو میخندم...مهربون میشم...پرمیشم اززندگی...ذوق میکنم...ولی ممکنه 1ساعت بعدش به یه بهونه کوچولوتر بغض کنم واگه تنهاهم باشم یکمم اشک...ساکت و بیحوصله بشم!

نمیدونم چه مرگمه!شما میدونین؟گاهی از خودم بدم میاد که ازسروروی وبلاگم داره غم میباره!همیشه ازوبلاگای تاریک و ساکت و پرغم و غصه و وبلاگای عاشقونه بیخودی بدم میومد!!!حالا فکرمیکنم وبلاگ منم داره کم کم از حالت نوستالژیک خودش درمیاد!!!نه؟

بعضی وقتها که تودلم غصه ها انباشته میشه یا میخوام به خودم اعتماد به نفس بیشتری بدم میرم خرید!به قول معروف به خودم کلی حال میدم!سرتاپای همه چیمو نو گرفتم...تواین ماه 6تا عروسک خریدم!اما الان هی میرم خرید!هی بدتر میشم!

نوشتن حرفایی که تودل آدم گوله میشه اصلا"راحت نیست.

!!!.........................................................................

خدایا تنهام نزاشتی که؟!دستای سردمو بگیر...اینم به جای همه ی حرفایی که نمیتونم بگم!

مامان جونم و بابا جونم 10دی ماه میرن کربلا!همیشه عاشق این ماه سالم...نیست تولدمه!میتونم کلی خودمو لوس کنم و نانای نانای راه بندازم!آخ جون...به نظرتون حالا که دارم به روز تولدم نزدیکتر میشم دیگه دختر خانوم و بزرگی شدم؟!هوووم؟!

راستی من یه تخته وایت برد دارم که اینو چندوقتیه که روش نوشتم و هرروزصبح که چشام بهش میوفته واسم تازگی داره گفتم شاید واسه شمام جالب باشه مینویسم واستون:

امروز، روز تو است.

امروز صبح اگر از خواب بیدار شدی و دیدی ستاره ها در آسمان نمی تابند ، ناراحت نشو ،
حتما دارند با تو قایم باشک بازی می کنند، پس با آنها بازی کن.
اگر قبل از خواب آرزو کردی فردا باران ببارد، ولی نبارید،مطمئن باش الهه باران می خواهد
تو شکوه باران را باور کنی،پس باورش کن.
امروز امروز است.
امروز هر چه قدر بخندی و هر چه قدر عاشق باشی ، به ذخایر نفتی جهان آسیبی نمی رسد
پس بخندو عاشق باش!
امروز هرچه قدر دلها را شاد کنی ، به قیمت بلیط اتوبوس اضافه نمی شود،پس شادی بخش باش
امروز هر چه قدر نفس بکشی ، جهان با مشکل کمبود اکسیژن روبه رو نمی شود ، پس از
اعماق وجودت نفس بکش
امروز امروز است.
امروز هر چه قدر آرزو کنی ، چشمه آرزوهایت خشک نمی شود، پس آرزو کن
امروز هر چه قدر خدا را صدا کنی ، خسته نمی شوی ، پس صدایش کن
او منتظر توست...
او منتظر آرزوهایت ، خنده هایت ، گریه هایت ، آفرین گفتن هایت ، دل شاد کردن هایت، نفس
کشیدن هایت ، ستاره شمردن هایت، عاشق بودن هایت است.
امروز امروز است، امروز جاودانه است و امروز زیباترین روز دنیاست
امروز روز تو دوست خوب من است
شاد و پاینده باشی...

پی نوشت1:همه ی همسترام شادو تپل مپلن.نی نی همسترمم خوب خوب شده(قربونت بشم)

پی نوشت2:شب یلداهم درکنار خانوادتون بهتون خوش بگذره! پرخوری نکنینا!

دخترپسرای خوبی باشین!(مثل من)!!!

 

 


 نویسنده: آیدا

نظرات دیگران


لیست کل یادداشت های این وبلاگ